تازه نوشته ام داغ بخوانید

جرعه‌ای شعر | چقدر ماه تنهاست

نشسته گوشه‌ی یک شهر زیر سایه‌ی مهتاب تنها با یک نسیم میان برکه‌ی شب محو می‌شود یادش غرق می‌شود با خواب مشوش دریا عکسش تکه می‌شود با خشم دست

جرعه‌ای شعر | شعر طولانی

شعر من طولانی است واژه‌ها را باید بفرستم به فضا تا زحل تا زهره بدهم دست ستاره ببرد تا لب ماه بنشینم اینجا منتظر تا بسراید مهتاب   لیلا

با کتابها | هلم الی‌ الحج

چند روز دیگر به ایام حج نزدیک می‌شویم و با این اوضاع اقتصادی هر کس می‌خواهد به حج برود دست‌کم با یک واکنش از سمت اطرافیان مواجه می‌شود مبنی

جرعه‌ای شعر | دست‌نیافتنی

ایستاده‌ام در جهت عقربه‌ی قطب‌نما سمت کهکشان تو چشم به راه آمدنت از مسیر ماه و ستاره‌ها بیا و پا به قلبم بگذار همچنان باشکوه و دست‌نیافتنی نکند در

قدرت کلمات

تا بحال شده با خواندن جمله‌ای دلتان بلرزد؟ یا کلماتی باعث شود مو به تنتان سیخ شود؟ اگر تجربه خواندن رمان عاشقانه یا جنایی خوب را داشته‌باشید حتمن می‌دانید